در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

۱ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

امسال برای اولین بار دلم خواست سال تحویل خونه نباشم؛ به رسم هرسال همکارانم آماده‌باش بودند و من هم اعلام کردم که امسال سال‌تحویل محل کار می‌مونم. از ۶ صبح ۲۹ اسفند آماده شدم برای رفتن به محل کار و تا چنددقیقه مانده به سال تحویل سرگرم‌کار بودم. ما بین کار گاهی یادم می‌افتاد که داره عید می‌شه و دیگه بابا بینمون نیست و گریه می‌کردم اما اونقدر درگیر کار بودم که به سرعت باید احساساتم و متوقف می‌کردم. وقتی نوای یا مقلب‌القلوب پخش شد منم زیرلب دعا رو تکرار کردم و از خدا خواستم حال همگیمون بهتر بشه از خدا خواستم دوباره بتونیم بخندیم و بتونیم به پذیرش برسیم. بعد از سال تحویل همکاران اومدند و بهم تبریک گفتند و اقای همسر تماس گرفت و حالم و جویا شد.

ساعت ۱۱ شب رسیدم خونه و با خانواده دیده‌بوسی کردیم و سال نو رو تبریک گفتیم. 

از خاله حال‌و هوای خونه رو موقع تحویل سال جویا شدم که گفت خیلی حال همه بد بوده و خداروشکر خانم‌داداشم سریع شروع به دست‌زدن کرده و تبریک گفته و جو و عوض کرده همه متفقا خوشحال بودند که من خونه نبودم( خداروشکر که با نبودنم حالشون بهتر بوده)

صبح اول فروردین همه فامیل اومدند خونه مامان، تا جای خالی بابا کمتر رو قلبمون سنگینی کنه، بعد از ۳ سال همه رو در آغوش گرفتم و احساس کردم چقدر خوبه که هنوز هستند. زندایی می‌گفت سال‌تحویل فقط به یاد من بوده و من با خودم فکر کردم چقدر مهربانی‌های پنهان هست که دیده نمی‌شه اما وقتی متوجهش میشی دلت آروم می‌گیره.

  • هستی ...