در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

اسفند زودگذر

۱۹
اسفند

واای همیشه اسفندماه فشار کاری خیلی زیاده ولی امسال دیگه اینقدر کارهام زیاده که تحمل استرسش از توانم خارج شده، هر روز دلم می‌خواهد گریه کنم..

از طرفی دلم می‌خواهد چندروز تا شب سرکار بمونم و کارهام و سروسامان بدهم از طرفی ‌خونه‌تکونی مونده...

این روزها دلم می‌خواهد عصرها برم پیاده‌روی اما هم خسته ام هم اینقدر خونه به هم ریخته است که با خودم می‌گم چطوری این خونه رو تا عید سروسامان بدهم..

واسه بچه‌ها هم خرید نکردم، امیررضا که می‌گه چیزی لازم ندارم و چون عیددیدنی نمیریم پس لازم نیست لباس بگیرید! البته خودم قصد دارم یه دست لباس تو خونه‌ای واسش بگیرم روز عید لباس نو بپوشه..

امیدم که باید واسش لباس بخرم اخه بچه خیلی ذوق عید و داره و هر روز از من می‌پرسه چقدر مونده تا عید( خداروشکر امید باعث میشه منم واسه عید سر ذوق بیام؛ وگرنه امسال شاید بی‌خیال خونه تکونی می‌شدم)

کارهای خونه تکونی رو تقسیم بندی کردم؛ همسر تقریبا کارهاش و انجام داده. امیررضا معمولا موکول می‌کنه به روز آخر، اما امسال قول داده از هفته دیگه کارهاش و بکنه...اما خودم هر روز فقط به لیست کارها نگاه می‌کنم..فقط داخل کمدها و کابینت‌ها رو تمیز کردم و ظاهر خونه الان افتضاحه..

امیدوارم دوروز تعطیلی آخر هفته بتونم کارهای خونه رو سامون بدهم و دیگه تا لحطه سال تحویل در حال تمیز کردن خونه نباشم.

 

 

  • هستی ...

تقریبا ۳ماه پیش بود (دقیقا همون شبی که ملیحه واسم کیک فرستاد و من یک‌برش از کیک و بردم واسه مامان و بابا) فرداش مامان  گفت تا صبح نخوابیدم احساس می‌کنم فشارم رفته بالا، معده‌ام به‌هم ریخته و ..مامان روز به روز می.گفت حالم بدتره و اصلا اشتها نداشت، شبها نمی‌تونست بخوابه و روزها رمق حرف زدنم نداشت..عرض یک هفته ۳ تا متخصص مامان و بردیم داخلی و قلب و عفونی و هر ۳ گفتند هیچ مشکلی نیست و از اعصابه. با وجود اینکه حرف هر ۳ متخصص یک چیز بود مامان باور نداشت؛ باورش برای منم سخت بود آخه مامان و افسردگی! چرا؟ دکتر یک چکاپ کامل با انواع آزمایشات برای مامان نوشت و خداروشکر جواب همه ازمایشات منفی بود. بنابراین به مامان گفتم قرص اعصابی که دکتر نوشته رو مصرف کن. مامان قرص اعصاب و شروع کرد یک قرص ضد‌افسردگی که شبی نصف قرص باید می‌خورد و تا یک هفته با اینکه هنوز ۱/۴ می‌خورد حالش بدتر می‌شد بی‌رمق و بی‌حال بود و این حالت مامان برای ما که همیشه مامان و پرانرژی و در حال جنب‌و جوش دیده بودیم بسیار ناراحت‌کننده بود. با چندتا از دوستانم که روانپزشکند مشورت کردم و همه گفتند از عوارض قرصه و بعد از دوهفته بهتر میشن. یک دکتر عمومی نزدیک خونه مطب داره که مامان خیلی قبولش داره و اصرار داشت پیش اونم بریم خوب رفتیم پیش ایشون و شرح واقع دادیم و ازمایشات رو هم دادیم نگاه کنند خوب ایشونم گفتند از اعصابه و اینقدر آرامش‌بخش با مامان صحبت کردند که مامان از مطب که بیرون اومد لبخند می‌زد و خداروشکر حالشون خوب شد(البته خوردن ۱/۴) قرص اعصاب ادامه داره و احتمالا زمان عادت کردن بدن هم به قرص سپری شده بوده اما مامان اعتقاد داره این دکتر دستش سبکه و حال آدم خوب می‌شه. 

خدا خیر بده به دکترهایی که علاوه بر انجام وظیفه به فکر روحیه بیمار هم هستند و با برخوردشون حال آدم و خوب می‌کنند.

  • هستی ...

دمنوش پلیز

۰۸
اسفند

امیدرضا برعکس من و داداشش به دمنوش های گیاهی علاقه‌منده..

پارسال اسفند که شیوع کرونا اعلام شد و استرس من در حد بالایی بود هر شب آویشن دم می‌کردم اول می‌بردم واسه مامان و بابا بعد هم خودمون می‌خوردیم.

این روند تا وقتی که اویشنمون تموم شد و منم به بی‌حسی روانی رسیدم ادامه داشت. حالا بعد از چند ماه امشب به دلیل اینکه کمی احساس سرماخوردگی داشتم آویشن دم ‌کردم.

امید استکان اول و خورد بعد اومده می‌گه: تی پلیز آویشن :)))

 

- با الگوپذیری از امیررضا  وقتی چای می‌خواد می‌گه تی ‌پلیز.

  • هستی ...
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۵ اسفند ۹۹ ، ۲۰:۵۱
  • ۸۲ نمایش
  • هستی ...

محکم‌کاری

۰۴
اسفند

امروز رفتم واسه امیررضا آمپول هورمون رشد و گرفتم البته دکتر ۲۰ تا تجویز کرده و من ۱۰ تاش و گرفتم و ۱۰ تای دیگه رو می‌خوام بعدش بگیرم..قیمتش شد ۲میلیون تومن! امشبم تو نت در مورد نحوه تزریق دارو مطلب خوندم و فیلم دیدم بعدشم آقای همسر دارو رو تزریق کرد. از اونجایی که من آدم همیشه نگرانی هستم الان نگران اینم که امیررضا حساسیت داشته باشه به دارو و یا عوارض شدیدی که تو نت خوندم مثل زانو درد و لنگیدن و...براش پیش بیاد.

خدا به خیر بگذرونه...

دارو رو داروخانه نزدیک اداره می‌گفت هر آمپول ۱۷۰ و داروخانه‌ای که به من توصیه کرده بودند از اونجا دارو رو بگیرم هر آمپول و ۱۹۰ حساب کرد! دارو رو گرونتر گرفتم چون ترجیح دادم دقیقا از جایی که توصیه شده بود دارو رو بگیرم.

خدا کنه اینقدر هزینه و نگرانی آخرش ختم به خیر بشه.

 

  • هستی ...