در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

از دوست داشتنی ها

يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۲۷ ب.ظ

 

نمی دونم از کی ولی خیلی وقته دلم یک کتابخونه دنج میخواد همیشه فیلمهای انگلیسی کلاسیک رو که می دیدم از اینکه می رفتن تو اتاق کتابخونه و کتاب می خوندن حظ میکردم الان یادم اومد تو رمان بربادرفته هم رت باتلر رفته بود تو کتابخانه منزل آقای ویلکز که مزاحم کسی نباشه... همیشه دلم خواسته یه خونه داشته باشم با یه اتاق که همه دیوارهایش تا سقف کتاب داشته باشه با یک صندلی راحت که بنشینم کتاب بخونم حالا یه میز کوچولو هم کنار صندلی باشه خوبه شاید بخوام فنجان(البته من لیوان استفاده میکنم) چای رو بزارم روش.

چای،قهوه،نسکافه جزو نوشیدنی های مورد علاقه منه اگر محیط ساکت باشه و خودم تنها باشم و وقتم داشته باشم کیف میکنم یک چای بریزم واسه خودم و با لذت بنوشم. اولین بار خونه آقا(پدربزرگ مادریم) قهوه خوردم بچه بودم و هنوز بو و طعم اون قهوه تو دهنمه از همون موقع عاشق بوی قهوه شدم. 

دوچرخه سواری: بچگی تو حیاط خونه که زیادم بزرگ نبود و دائم باید دور میزدم که به دیوار نخورم با دوچرخه داداشم دوچرخه سواری رو یاد گرفتم کلی هم زخمی شدم و هیچوقت بیرون از خونه دوچرخه سوار نشده بودم(نمی شد) چندسال پیش که دوچرخه امیررضا رو برده بودیم باغ مامان، به اصرار همسر سوار شدم و بلد نبودم نمی تونستم تعادل و حفظ کنم ولی زود یادم اومد و وااای تا شب دوچرخه سواری کردم اینقدر هیجان انگیز بود که هنوز لذتش یادم مونده و تا امروز دیگه دوچرخه سوار نشدم الان تصمیم گرفتم این دفعه رفتیم باغ حتما دوچرخه رو ببریم.(خیلی دوست داشتم میشد آزادانه همه جا دوچرخه سوار شم)

تئاتر و سینما: دو سه بار بیشتر تئاتر نرفتم اما همون و هم خیلی دوست داشتم، سینما هم که هر وقت تعریف فیلمی رو می شنیدم از ادمهایی که سلیقه مون نزدیکه و یا فیلمی جایزه می گرفت سعی ام بر این بوده که فیلم و تو سینما ببینم. از اینکه یه جا بشینیم و فقط فیلم ببینی لذت میبرم. تو خونه هر چقدرم شرایط و فراهم کنی باز یه چی میشه که حواست از فیلم پرت میشه و..

پیاده روی تو فصل بهار تو طبیعت البته فصل پاییزم خیلی دوست دارم با رنگهای قشنگش

پنجره: در حال حاضر  من چشم اندازی که از پنجره خونه میبینم و خیلی دوست دارم آسمون و کوه و پرنده ها. و کلا پنجره برام مهمه اولین کاری که روزهایی که حالم خوبه میکنم اینه که پرده رو بزنم کنار تا نور بپاشه تو خونه. و همیشه دلم از این پنجره های قدیمی با شیشه های رنگی رنگی خواسته با قاب منبت کاری دورش...

سفر: سفر رفتن و دوست دارم اما چون تو مسافرت معمولا وظیفه خوشحالی بقیه رو به دوش می کشم و دلم میخواد به همه خوش بگذره به خودم کمی سخت میگذره، دوست دارم مسافرت که میریم من مسئول چیزی نباشم البته جزو خصوصیت شخصیتیمه که برنامه ریزی میکنم و مسئولیتش و یه عهده میگیرم.

فعلا همین ها میاد تو ذهنم شاید بعدا اضافه شد.

 

 

 

  • هستی ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی