دفاع شخصی
امیررضا به امید دفاع شخصی یاد داده بود و نمایشی چندبار جلوی من اجرایش کرده بودند به این ترتیب که امیررضا دستش و به قصد سیلی نمایشی میاره، جلوی صورت امید و امید دست خودش و محافظ صورتش میکنه و بعد با زانو میزنه تو شکم حریف که اینجا امیررضاست(بازی های مورد علاقه پسرانه!!)
موقع صرف چای خواستن برای آقای همسر هم اجرا کنند با این تفاوت که وقتی برای من اجرا میکردند امیررضا رو مبل نشسته بود و موقع اجرا برای پدرشان روی زمیننشسته بود در نتیجه زانو امیدرضا به جای اینکه بخوره به شکم امیررضا محکم خورد تو دهنش.... طفلک امیررضا از درد فقط صورتش و گرفت... امیدم ماتش برده بود که چی شد اینبار، و بدون هیچ حرفی رفت سراغ بازی رایانه ایش
منم نمی تونستم جلوی خنده ام و بگیرم....امیررضا هم دردش آروم تر شد می خندید... خود کرده را تدبیر نیست...
- ۹۹/۰۳/۱۰
- ۱۳۳ نمایش
به عنوان اولین پستی که خوندم یه لبخند گل و گشاد از این گوش تا اون گوش نشست روی صورتم :))))))