در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

انتخاب

چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۹، ۰۲:۴۳ ب.ظ

خیلی وقت پیش یک فیلم دیدم که الان اسمش یادم نیست اما قهرمان فیلم سر دو راهی انتخابی میکنه و زندگیش و طی میکنه پیشرفت میکنه و... بعد نوع زندگی که نصیبش میشد اگر انتخاب دیگری می کرد را تجربه میکنه و...

منم خیلی وقتها دلم‌ می خواد میفهمیدم اگر انتخابهام تغییر میکرد زندگیم‌چه شکلی میشد...

مثلا اگر موقع انتخاب رشته به جای اینکه به اصرار خانواده به جای انتخاب دانشگاه شهر خودم، دانشگاه تهران و انتخاب میکردم چه تغییری زندگیم‌ می کرد؟ احتمالا دیگه همون ترم‌اول دانشگاه ازدواج نمی کردم! 

اگر موقع خواستگاری وقتی جواب رد دادم با حرف های مامان قانع نمی شدم ...

خیلی جالبه که مسیرهای بالقوه زیادی برای ما وجود داره و با هر انتخاب مسیرمان تغییر میکنه و امکان داره نوع زندگی مون ۱۸۰ درجه عوض بشه... کاش میشد مثل اون فیلم مسیرهای دیگه رو هم تجربه میکردم...

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۳/۱۴
  • ۱۴۲ نمایش
  • هستی ...

نظرات (۱)

ایدۀ خوبیه. اون فیلم هم من ندیدم. ولی یک فیلم رو توصیفش رو شنیدم با داستان مشابه. که نقش اصلی فیلم، دو ثانیه به مترو دیر میرسه و قطار اول رو از دست میده و از اون به بعد داستان به دو داستان موازی تبدیل میشه: حالتی که نقش اصلی به مترو نرسیده و به صورت موازی داستانی که اگر به اون قطاری که از دست داد میرسید چه اتفاقایی می افتاد.

بگذریم.

در مورد حرف اصلی. در مورد انتخابها. من خودم شروع کردم خوندن کتاب "تئوری انتخاب" از دکتر ویلیام گِلَسِر. ترجمۀ دکتر علی صاحبی.

کلا روانشناسی امروز یه حرفی میزنه که خیلی به مذاق ماها خوش نمیاد. میگه انتخابهای ما انتخابهای خودمونه و بقیه توش زیاد دخیل نیستن. درسته ها. به قول شما میگه تله های شخصیتی ما (تلۀ اعتماد نداشتن به آدما، تلۀ رها شدگی و تله های دیگه) اکثر از پدر مادر ما به ارث رسیدن، ولی این تله ها حتی بدون حضور پدرو مادر هم گریبانگیر ما خواهند بود. یعنی مثلا حتی اگر من یک بار هم بالغانه از انتخاب مادرم موقع خواستگاری سر باز بزنم، باز دفعات بعدی و انتخابهای بعدیم اگر ناآگاهانه باشه، تحت تأثیر همون تله هایی قرار میگیره که تربیت پدر و مادرم در من نهادینه کرده. در کل میگه زندگی ما در بند یکی دوتا انتخاب نیست. کلا ما یه مسیری رو انتخاب کردیم، یه پیشنویسی داریم که هی و مدام طبق اون پیشنویس انتخابهامون رو انجام میدیم. میگه اگر هم کسی میخواد تغییری صورت بده، تغییرش باید خیلی ریشه ای باشه در شخصیتش و تله های شخصیتیش. زندگی آدما اگر پلی بک و دکمۀ بازگشت به عقب داشت، با تغییر یکی دوتا انتخاب خیلی تغییری در سرنوشت فعلیش ایجاد نمیشد. درواقع چون Opportunity  و فرصتهای ما توی زندگی یکی دوتا نبوده. بیشتر بوده. ما خیلی بیشتر از یکی دوتا جا انتخابهای تعیین کننده و تأثیر گذار میگیریم. نه لزوما توی انجام کارها. بیشتر توی انجام ندادن کارها! منِ شهاب شاید دوجا انتخاب غلط داشتم و کار غلط رو انجام دادم. ولی اقلا صد جا هم انتخاب غلط داشتم و "کار درست رو انجام ندادم". انتخاب اشتباه فقط انجام دادن کار اشتباه نیست. انجام ندادن کار درست روهم شامل میشه. که من قاطعانه بهتون این مژده رو میدم که من (و احتمالا شما) بارها و بارها انفعال داشتیم در انجام دادن این کار درست. در انجام انتخاب درست. من هنوز نتونستم جایگاه خودم رو تثبیت کنم. برای شما آرزوی موفقیت میکنم

پاسخ:
واو کامنتتون از خود پست طولانی تر بود:) من از تئوری انتخاب خیلی خوشم میاد اینکه میگه مسئول تمام زندگیت خودتی و انتخابهای که میکنی، باعث میشه نتونی کسی رو تو زندگیت مقصر بدونی.. و با شما موافقم که طرحواره هایی(همون تله های شخصیتی که شما میگی) که از کودکی و تحت تاثیر تربیت والدین و تاثیر محیط در ما نهادینه شده باعث میشه انتخابهای خاصی بکنیم. من به شخصه انتخابهای میکنم که ریسک کمتری داشته باشه و محتاطترم و به احتمال قوی حتی اگر دانشگاه تهران میرفتم باز هم زود ازدواج میکردم‌و همسری با خصوصیات همسر فعلی انتخاب می کردم...انشاءالله شما هم موفق باشید و شغلی که دوست دارید رو به دست بیارید...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی