بازی زندگی
چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۰۸ ب.ظ
دیروز گفتند بهوش اومده...گفتند به بخش منتقل شده و چند روز دیگه مرخص میشه... از ته دل خداروشکر کردم...خوشحال شدم و می خندیدم....تا شب می گفتم خدایا شکرت..با زنعمو حرف زدم و خداروشکر کردیم که حال عمو بهتره...
عمو هادی. عمو کوچیکه. عموی قشنگم.عموی خوش سر زبون و سرزنده ام. عمویی که همیشه پایه بازی و خنده و کل کل بود. عمویی که تو دور همی ها تیم تشکیل میدادیم و گل پوچ بازی میکردیم. عمویی که به من شطرنج و یاد داد و تو اولین بازی که تونستم شکستش بدهم واسم یه روسری هدیه خرید. عمویی که اولین سینما رو با اون رفتم و اولین باغ وحش...عمویی که هروقت از تهرانمیومد کلی سوغاتی برام میگرفت. عموی نازنینم که ماه پیش بهش گفتم عمو چرا رعایت نمیکنید و گفت اینا همه یک بازیه...امروز فوت کرد.
- ۹۹/۰۴/۱۸
- ۷۵ نمایش
تسلیت میگم از صمیم قلب. خدا به خانوادشون صبر بده مخصوصا به پدر محترمتون. این روزا هر خانواده ای رو که نگاه میکنی داغی بر دل داره.. ایران شده باغِ شقایق...
دیگه از کرونا غم نبینید ان شاء الله. مراقب پدر باشید. روح عموی عزیز شاد.