در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

حالت خوبه؟ آموکسی سیلین بدهم

پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۱۵ ب.ظ

امیررضا تقریبا ۴ سالش بود که دکتر واسش پنی سیلین ۶cc تجویز کرد و بعد از تزریق لباش ورم کرد و بدنش کهیر زد‌....

بعد از اون هر وقت بیمار میشد و دکتر بهش می گفت از آمپول که نمی ترسی؟ میگفت نمی ترسم اما به پنی سیلین حساسیت دارم و خیلی هم از این بابت خوشحال بود....

از اسفند ماه یک دندون امیررضا شروع کرد به درد گرفتن و من هم به خاطر شرایط سعی می کردم با درمانهای خانگی دردش و کم کنم تا وضعیت بهتر بشه و ببرمش دندون پزشکی...بالاخره چند روز پیش امیررضا گفت درد دندونم خیلی زیاده و هر طور شده بریم پیش دندانپزشک(استرس من بابت کرونا به امیررضا هم منتقل شده و او از همه بیشتر رعایت می کنه و از اسفند ماه تا الان فقط در صورت ضرورت خارج شده...موهاشم که گیس شده دیگه و من به شوخی گیسو صداش میزنم)

به هرحال از دندونپزشکم واسه امیررضا وقت گرفتم و با تجهیزات کامل روز سه شنبه رفتیم دندانپزشکی...اولین تجربه دندانپزشکی رفتن امیررضا بود...خوب  بالاجبار ماسک و درآورد و متاسفانه دندون عصب کشی لازم شده بود و عفونت هم داشت...دکتر کارهای درمانی رو انجام داد و آموکسی سیلین هم تجویز کرد و تاکید که دو هفته مصرف کنه بعد بیایید واسه بقیه کار...

روز چهارشنبه امیررضا گفت مامان کمی سرگیجه دارم و احساس نفس تنگی هم دارم.... گفتم عزیزم تو امکان نداره کرونا بگیری جایی نرفتیم و با کسی در تماس نبودی! گفت شاید تو دندانپزشکی گرفتم...منم گفتم خوب همه جا خوندم‌۲ تا ۵ روز طول می کشه شروع علایم‌... نه اینکه دیروز گرفته باشی و امروز نفس تنگی..‌بهش گفتم شاید اثرات بی حسی دندون بوده یا اضطراب داری یا ماکارونی خوردی معده ات سنگینه.‌..‌.اینا رو بهش گفتم اما قلب خودم ناآرام بود و دلم می لرزید....خدایا امیررضام 

موقع نوشیدن چای آقای همسر به امیررضا اشاره کرد و گفت چه لبهای بزرگی داره امیررضا انگار تزریق کرده...

شب هم امیررضا ساعت ۱۰ گفت سرگیجه ام زیاده و رفت خوابید...تا صبح دائم رفتم بالا سرش و تنفس و چک کردم...نگران بودم و دلواپس.‌‌..

ساعت ۶ صبح باید دارو می خورد بیدارش نکردم و ۹ که بیدار شد حالش خوب بود دیگه احساس تنگی نفس نداشت...ساعت ۲ آموکسی سیلین و خورد و تقریبا ۱۵ دقیقه بعدش متوجه نفس های بلندش شدم بهش گفتم باز احساس تنگی نفس داری گفت آره با سرگیجه...یهو خودش گفت مامان فکر میکنم کپسول و می خورم اینطوری میشم و من به لبهای امیررضا نگاه کردم که چقدر ورم کرده...

و مثل خانم شیرزاد(شقایق دهقان در ساختمان پزشکان) گفتم ا آره ا بله تو حساسیت داری حتما به پنی سیلین حساسیت داری به آموکسی سیلین هم حساسی خوب.... و خدا گوگل و از ما نگیره سریع چک کردم و دیدم تمام نشانه های حساسیت همون هایی هست که امیررضا داره ...خداروشکر کردم که متوجه شدیم نشانه ها از حساسیت به دارویه به کرونا....

من به دندانپزشک گفته بودم امیررضا به پنی سیلین حساسه با این وجود ایشون آموکسی سیلین تجویز کرد و هشداری هم در این مورد نداد!

 

 

 

 

  • هستی ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی