خونه دلخواه من
وقتی برای اولین بار خانه سبز و نگاه میکردم عاشق غار تنهایی فرید شده بودم و دلم میخواست حتما تو خونهای که بعدها خواهم داشت یه گوشه دنج داشته باشم که غار تنهاییام باشه..
امروز باز غار تنهایی لازمم و جایی ندارم که بهش پناه ببرم..هیچ گوشه دنجی خونه من نداره..
دیگه دلم میخواست حتما تو خونهام یک کتابخونه داشته باشم که متاسفانه اونم ندارم:( موقع ساخت خونه خیلی خواهش کردم به جای یکی از کمدها کتابخونه بزنن واسه من، اما مامان قبول نکرد و خونه پر از کمد شد و کمدها پر از کتاب..
خیلی چیزهای دیگه هم الان دلم میخواد مثلا یک اتاق اضافه، آشپزخونه بزرگتر، آسانسور..اما اینا برام مهمنیست یعنی نبودشون اذیتم نمیکنه اما اگر باشه بهتره ولی اون دو مورد اول و از وقتی مجرد بودم تصورم از خونه ام اینطوری بود و چندوقته فکر میکنم کی پس خونه دل خواهم و خواهم داشت؟
- ۹۹/۰۸/۲۵
- ۵۴ نمایش