در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

خیلی دور ولی نزدیک

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۱۷ ب.ظ

از دو هفته پیش ملیحه تو گروه ازمون خواسته بود که ۲۳ بهمن ساعت ۸ شب ۳ تاییمون خونه باشیم و تماس تصویری داشته باشیم!  هر چی ازش خواستیم بگه چه خبره جواب نداد و گفت بذارید همون شب میگم.. شروع کردیم به حدس زدن. اومدی ایران می‌خواهی سورپرایزمون کنی... شاید حامله شدی و اون شب می‌خواهی خبرش و بهمون بدی...موهات و رنگ ‌کردی.. لباس جدید خریدی..موفقیت جدیدی کسب کردی و می‌خواهی پزش و بدی..هر چی گفتیم گفت نه و گفت صبر کنید تا شب موعود.

دیشب راس ساعت ۸ ملیحه تماس تصویری گرفت و ۳ تاییمون گفتیم خوب بگو چه خبره؟ باز گفت ۱۰ دقیقه وقت دارید حدس بزنید خوب من دوست داشتم اومده باشه ایران و دیدم نه از تو خونه‌اش داره صحبت می‌کنه..ظاهرش تغییر نکرده بود ..بالاخره نتونستیم حدس بزنیم و یهو زنگ خونه مهین زده شد! همزمان زنگ خونه سارا و منم زده شد! ملیحه گفت خوب برید ببینید کیه دیگه!!

وااای ملیحه از اون‌ور دنیا ۳ تاییمون و سورپرایز کرد به مناسبت بیستمین سالگرد دوستیمون یک کیک، یک گلدون و یک قاب عکس از ۴ تاییمون در آخرین باری که ایران اومده بود برای هر کدوممون فرستاده بود.

خیلی خیلی خوشحال و هیجان‌زده شدم، سارا و مهین هم احساسشون مثل من بود.. 

اینکه یه دوست حواسش باشه کاری کنه که شاد بشی خیلی خوبه و دیشب، شب لذت‌بخشی بود برام. از دیشب به گلدون نگاه می‌کنم و لبخند می‌زنم.

 

 

  • هستی ...

نظرات (۱)

 خدا نگه داره این دوستارو

 

پاسخ:
ممنونم:)) انشاءالله 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی