ای پادشه خوبان...
دیشب با خودم فکر کردم که فردا نیمه شعبانه و من از اول کرونا تا الان تو هیچ مناسبتی ذوق اون مناسبت و نداشتم:( اما دلم نیومد نیمه شعبان و همینطوری بگذرونیم؛ ساعت ۱۱ شب بود که پیتزا سفارش دادم تا لااقل بچهها شاد بشن بعد هم به امید گفتم چون تولد امام زمان بود جشن گرفتیم و پیتزا سفارش دادم برات.
امروز با اینکه هنوز دلم حال و هوای عید و نداشت پیام تبریک تو گروه خانوادگی گذاشتم و تموم...دیگه یه روز عادی شد مثل مابقی روزها.
چند لحظه پیش ستاره روشن دردانه رو دیدم و این پست و خوندم، چشمهام تر شد، یادم اومد که منم چند سال پیش خواب دیدم امام زمان تو حرم امام رضاست و یک گروه از مردم دورش جمع شدند یکی از دوستانم هم که ساداته و من خیلی قبولش دارم اونجا بود، من خجالت میکشیدم برم جلوی حضرت و از دور نگاه میکردم..
یادم اومد چند سال پیش همکارم گفت که از دخترخواهرش پرسیده چه آرزویی داری و اون گفته آرزو دارم پسرم جزو یاران امام زمان باشه و من دلم برای آرزوش پر کشیده بود.
- ۰۰/۰۱/۰۹
- ۶۴ نمایش