بیم و امید
سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۷:۴۰ ق.ظ
امروز موقع سحر امیررضا به باباش گفته بود نمیتونم فردا روزه بگیرم هم تب دارم و هم متوجه بو نمیشم!! موقع نماز که بیدار شدم همسر به من گفت امیررضا تب کرده..ماتم برد چرا؟ این بچه که خیلی رعایت میکنه! اصلا بیرون نرفته! چرا من و بیدار نکردی؟!
به هرحال با اداره هماهنگ کردم که خونه بمونم و یک استامینوفن دادم به امیررضا.
پریشب تولد امیررضا بود و همگی خونه مامان بودیم، امیدم که دائم از سروکول امیررضا بالا میره، خدا به خیر بگذرونه.. امیدوارم علائمش خفیف باشه و بقیه خانواده هم درگیر نشن. التماس دعا
پینوشت: تقریبا ساعت ۹ که امیررضا بیدار شد به دستش ادکلن زدم و گفتم واقعا حس بویایی نداری؟ بو کرد و گفت چرا متوجه بو میشم و خودش خیلی خوشحال شد از این بابت. از صبح تا الان هر یکساعت بهش مایعات دادم و از خدا میخواهم که کرونا نباشه.
- ۰۰/۰۲/۰۷
- ۵۵ نمایش