بیم و امید ۲
امروز بعد از دو روز رفتم اداره ساعت ۸ امیررضا بهم زنگ زد گفتم مامان چطوری؟ گفت خوبم فقط سینه ام درد میکنه!!
دیگه نتونستم کار کنم، بدنم شروع کرد به لرزیدن و استرس تمام وجودم و گرفت...خیلی امیدوار بودم امیررضا کرونای خفیف گرفته باشه یا اصلا کرونا نباشه و دیگه علامتی نشون نده .. سیستم و خاموش کردم و به سمت خونه دویدم..رسیدم خونه مامان و بابا گفتند تو چرا برگشتی و من بغض گلوم و گرفته بود به سختی خودم و آروم نشون دادم و گفتم به خاطر امیررضا.
امیررضا سر کلاس آنلاین بود و همسر و امیدرضا خواب.
دیگه به چندنفر زنگ زدم مشورت کردم و یک نوبت از یکمتخصص عفونی گرفتم. ساعت ۲ رفتیم مطب دکتر و ۳ وارد مطب شدیم با اینکه زیادم شلوغ نبود دو نفر قبل از ما بودند اما نمیدونم چرا اینقدر کارشون طول میکشید!
خوب دکتر حتی یک نگاه به امیررضا نکرد..فقط تا من گفتم دو روز پیش تب کرده و الان سینهاش درد میکنه شروع کرد به نسخه نوشتن...یک سری داروی معمول سرماخوردگی(دیفن هیدرامین- استامینوفن- آزیترومایسین) و یک آزمایش pcr
گفتم آقای دکتر احتمالا کروناست دیگه حالا حتما باید آزمایش بدهیم؟ نمیشه داروی ضدویروس بدهید و گفتند نه اول آزمایش..
گفتم تا جواب بیاد دیر نمیشه؟ گفتند نه..به اصرار من اسکن ریه ام نوشتند اما گفتند لزومی نداره و اشعه برای امیررضا خوب نیست.
- ۰۰/۰۲/۰۹
- ۴۸ نمایش
امیدوارم صحیح و سلامت همگیییی دور هم جمع باشید. و جای نگرانی نیست اگر هم خدای نکرده ویروس باشه چون درمان زود شروع میشه مطمئنا بیماری بدون خطر رفع میشه به امید خدا ^_^
آب میوه و سوپ مرغ هم عالی هستن همیشه. کمکی خواستین در خدمتم ما یک پزشک خوب داریم که از طریق واتسپ هم ویزیت میکنن. البته اگر به پزشکتون اطمینان دارید که نیازی به پزشک دیگه نیست قطعا.
دعا میکنم برای همگی