دعای کوچولوی خودخواه من
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۲۲ ب.ظ
می‌گه مامان چرا نمی‌ری سرکار؟
می‌گم چون داداش مریضه خونه موندم تا از داداش مراقبت کنم.
می‌گه خدا کنه داداش خوب نشه....
می‌گه مامان چرا نمی‌ری سرکار؟
می‌گم چون داداش مریضه خونه موندم تا از داداش مراقبت کنم.
می‌گه خدا کنه داداش خوب نشه....
آخی ... این صداقت بچه ها که هنوز یاد نگرفتن احساسات درونیشونو پنهان کنن و خواسته هاشونو از فیلتر خواسته های اطرافیان عبور نمیدن و بی مهابا اعلامش میکنن گاهی خیلی قند تو دل آدم آب میکنه. دور از جون آقا امیر ان شا الله با مراقبت و دلسوزی شما در چشم بر هم زدنی بهبود پیدا میکنن به لطف خدا. ولی یه اعترافی بکنم. بیماری فرزند خیلی تلخه. ولی به جاش تماشای دلسوزی و فداکاری مادر برای فرزند یکی از زیباترین صحنه های خلقته برای من. برای منی که دور از جون تمام مادرها مادرم رو میپرستیدم و گاهی عجیب دلم برا شب بیدار موندناش زمانهای بیماری خودم تنگ میشه.
ان شا الله شما همیشه باشید برای امیر و امیر در کنار امید باشه برای شما و این مهر دلچسب مادر و فرزندی زینت بخش خانوادتون باشه.