حاجت با تاخیر
دیروز مامان به رسم هر سال آش و دیگچه درست کرد و تمام فامیل اومدند خونهباغ و سهم آش و دیگچهاشون و گرفتند.
این آش و دیگچه برمیگرده به سالی که من کنکوری بودم و مامان نذر کرد اگه من مشهد قبول بشم تو محرم ۱۰ روز مراسم روضه امام حسین تو خونه برگزار کنه و روز آخر آش بده من چون خیلی دیگچه دوست دارم گفتم مامان دیگچه هم بده و مامان قبول کرد. از اونروزها حدود ۲۰ سال میگذره و با اینکه فقط مامان یکسال نذر داشت پس از اون هرساله روضه گرفت و روز آخر سفره پهن میکردیم مردم میومدند به صرف آش و دیگچه و بقیه مخلفات سفره. خیلی ها نذر میکردند و سال بعد که حاجتشون روا میشد در تهیه وسایل دیگچه و آش سهیم میشدند.
مامان هرسال موقع همزدن آش یا دیگچه میگه خدایا همهمون سلامت باشیم و سال دیگه هم این دیگ و برپا کنیم...
پارسال به خاطر کرونا دیگه از روضه صرفنظر کردیم و مامان آش و دیگچه رو تو خونه باغ درست کرد و بقیه اومدند اونجا و سهمشون و ظرفی گرفتند و بردند.
امسال صفر که شروع شد مامان به من گفت کی آش و دیگچه رو بدیم و من گفتم امسال که دیگه همهمون نیستیم لزومی نداره ادامه بدیم این رسم و ...بابام که نیست ما هم که دیگه دل خوش نداریم، مامانم قبول کرد.
باز هفته پیش یهو گفت دلم نمیاد و شروع کرد به تدارک وسایل آش و دیگچه و از پنجشنبه رفتیم خونه باغ و رو اجاق دیگچه درست کردیم و روز جمعه آش و مامان درست کرد.( اولین سالی بود که موقع همزدن دیگچه بابا کنارمون نبود، اولین سالی بود که من موقع همزدن هیچ حاجتی نداشتم و هیچ نذری نکردم)
دیشب که برگشتیم خونه من و مامان از خستگی هلاک بودیم. مامان دیشب گفت خیلی خسته شدیم دیگه این آخرین بار بود.( من از خدا خواستم آخرین بار نباشه، مامانم سالهای زیادی سلامت باشه و توانش و داشته باشه هرسال این مراسم و بگیره اگه منم بودم کمکش باشم.)
- ۰۰/۰۷/۱۰
- ۶۴ نمایش
سلامت باشن انشاالله.
دیگچه چیه؟