شب طولانی
میشه تندتند آجیل خورد، میشه کیوی خورد و اصلا متوجه مزهاش نشد، میشه اونقدر چای داغ نوشید که با هر جرعه بغضتم فروخورده بشه و مانع از ریزش اشکت بشی. میشه اونقدر به تلویزیون خیره شد که بقیه ازت بپرسند این چی میگه؟ و تو اصلا متوجه نباشی موضوع چیه!
و این پروسه وحشتناک قراره دو شب دیگه هم تکرار بشه.
نمیدونمچه کسی رسم کرد که میشه شب چله رو در شبهای متفاوت برگزار کرد!
امشب مامان و داداش وسطی و کوچیکه خونه من بودند و فردا قراره مراسم شب چله خونه مامان باشیم تا داداش بزرگه هم که امشب خونه خانواده خانمش بوده با ما هم شبچله رو داشته باشه و پسفردا هم قراره خونه پدر همسر باشیم و من باید تمام تلاشم و به کار ببرم که حواس خودم و از تفاوت این شبچله با شب چلههای سالهای قبل پرت کنم تا شبچله بقیه خراب نشه و متوجه اشکهای من نشوند.
بابا جونم یادته سالهای قبل کرونا اونقدر صدای خندهمون تو شبهای چله بلند بود که نگران آسایش همسایهها میشدی؛ امسال از خونمون جز صدای تلویزیون صدای دیگهای بلند نشد.
- ۰۰/۱۰/۰۱
- ۴۹ نمایش
روحشون شاد باشه 💚💚💚
چقدر جای خالی عزیزان پر نشدنیه 😔