در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

کابوس

شنبه, ۱۱ تیر ۱۴۰۱، ۰۱:۲۸ ب.ظ

معمولا خواب‌هام یادم نمی‌مونه مگه اینکه وسطش ازخواب بیدار بشم. دیشب خواب ترسناکی دیدم.

خواب دیدم امید وقتی تو خوابه یکی اذیتش می‌کنه دستاش و می‌بنده و شکنجه‌اش می‌ده و بچه خوابه و آزار می‌بینه و خیلی می‌ترسه. رو تراس با اقای همسر وایستاده بودیم و به علتش فکر می‌کردیم یهو یه نفر گفت بعضی ها می‌تونند عروسک و طلسم کنند و عروسک وقتی همه خوابند میاد و بچه رو اذیت می‌کنه و عکس اون عروسکها رو بهم نشون دادند من گفتم تو اتاق امیدم از این مدل عروسکها هست و به اتفاق همسر دویدیم به سمت اتاق امید(اتاق فرق داشت، امیدم چهره‌اش فرق داشت تو خوابم دختر بود اما بچه من بود) اتاق و می‌گشتیم دیدم دستهای امید بسته است اما انگار فرصت نکرده بود اذیتش کنه یهو زیر تخت عروسک و دیدم که به پایه تخت به حالت نشسته تکیه داده گفتم خودشه عروسک و برداشتم دست همسر بک شمشیر کوچیک اسباب بازی بود می‌دونستم که برای باطل کردن طلسم باید شمشیر و بکنم تو سینه عروسک. به همسر گفتم بده به من تا شمشیر و داد به من چشمهای عروسک روشن شد و یک فشار زیادی روی قلبم احساس کردم به سختی شمشیر و تو سینه عروسک کردم و یهو صدای اذان اومد و از خواب پریدم. 

واقعا اذان شده بود و من از شدت ترس نمی‌توتستم بلند شوم. زیرلب ایت‌الکرسی  رو خوندم و بعد سوره ناس و فلق و بعد بلند شدم؛ نگران امید بودم رفتم به اتاقش سرزدم و قران‌ گذاشتم بالای تختش. بعد تو کمد اسباب‌بازی‌هاش دنبال اون عروسکی که تو خوابم بود گشتم اما پیداش نکردم. دلم می‌خواست عروسک و بردارم و بندازمش تو انباری... هنوز ترسی که تو خواب تجربه کرده بودم با من بود.

دیدن این خواب برام عجیب بود من فیلم آنابل و ندیدم اما در جریان داستانش بودم که تقریبا همین‌ مدله اما به هیچ وجه بهش فکر نکرده بودم.

 

  • هستی ...

نظرات (۳)

  • دُردانه ‌‌
  • بد به دلت راه نده، ایشالا که خیره. ساختار مغز پیچیده‌تر از این حرفاست که به این سادگی دلیل خوابتو پیدا کنی. آدم یه وقتی به یه چیزی فکر می‌کنه ولی مدت‌ها بعد خواب مرتبط با اون موضوع رو می‌بینه.

    پاسخ:
    سلام نسرین جان. چه خوشحال شدم کامنتت و دیدم. من منتظرم امتحانت به سلامتی تموم بشه و پستات و بخونم.
    به فکر تعبیر و تفسیرش نبودم فقط خواب در این حد داستانی و ترسناک ندیده بودم. معمولا وقتی نگران می‌شم صدقه می‌دهم و توکل می‌کنم .

    چقدر اذیت شدی تو خواب ... 

    پاسخ:
    اره خیلی، تا چندوقت ذهنم مشغولش بود دیگه صدقه دادم و بهش فکر نکردم.
  • مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏
  • توکل به خدا کنین ، سر رشته همه امور دست خداست.

    تا خدا یاور ما انسان‌ها هست از چیزای اینچنینی  هراسان نشین.

    پاسخ:
    ممنونم. بله دیگه بهش فکر نکردم و سپردم به خدا.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی