در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.
style="position:fixed;left:0px;top:0px;z-index:200;">

در جستجوی معنا

من انسانم و هیچ چیز انسانی برایم بیگانه نیست.

۱۱ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

دیشب خونه پدر شوهرم بودیم پسر برادر شوهرم (سبحان) با تبلت بازی می کرد امید هم رفت کنارش و بازی اون و می دید...

اونجا متوجه شدم امید با بچه ها بازی نمی کنه و خیلی ساکت و مبهوت رو مبل نشسته!

اومدیم خونه یهو امید لب برچید و اشکاش تندتند رو صورتش می ریخت...گفتم چی شده مامان؟؟ با گریه و چشمهای ترسیده گفت می ترسم و محکم به من چسبید! گفتم از چی می ترسی؟  گفت سبحان یک بازی ترسناک‌ کرد هیولاهاش خیلی وحشتناک بود می ترسم بیان اینجا....

دیگه از دیشب تا همین الان امیدرضا از کنار ما اونورتر  نمی ره ...و دائم میگه می ترسم و گریه میکنه....اصلا هم با توضیحات منطقی که اونها فقط تو تبلت بودند و واقعی نیستند آروم نمیشه...دائم هم به من میگه: مامان یه کاری کن نترسم  و گریه می کنه...

 از سبحان‌ پرسیدم اسم بازی چی بوده و تصاویر بازی رو نگاه کردم خدایی ترسناک بود....طفلکی امیدم الان بهش گفتم بریم بخوابیم میگه اگه بیان به خوابم چه کار کنم...نمی دونم چقدر طول می کشه تا فراموش کنه:(

 

  • هستی ...