پارک دو نفره
اخرین باری که امید و بردم پارک سال ۹۸ بود شبی که میخواستم هدیه روز مادر بخرم روبروی مغازه یک فضای سبز بود که وسایل بازی داشت. اواخر بهمن بود و هوا کمی سرد اما امید با خوشحالی سرسره بازی کرد و کلی کیف کرد..بعد دیگه کرونا اومد و هر بار که امید میگفت جایی بریم بهش گفتم بذار کرونا تموم بشه میبرمت پارک.. با بابا میری استخر...کلاس شنا ثبت نامت میکنم...میری مهدکودک و کلی دوست پیدا میکنی...میریم شهربازی..میریم مسافرت.. میبرمت حرم امام رضا و...وقتی کرونا تموم شد.
اما انگار این کرونا کوفتی حالا حالاها نمیخواد تموم بشه.. پریروز بعدازظهر یهو داداش بزرگه زنگ زد که میخوام سامیار و ببرم پارک بده امیدم ببرم! من گفتم یکم صبر کن آماده میشم میام..رفتیم داخل یکی از هتل های معروف مشهد و محل فضای بازی بچهها...هیچکس نبود؛ امید یک دل سیر بازی کرد اینقدر اینور و اونور دوید که دلم نمیومد برش گردونم.
امیدوارم هر چه زودتر روزی برسه که بدون ترس و بدون ماسک، دلخوشی های کوچیک بچه هامون و برآورده کنیم.
- ۰ نظر
- ۲۵ فروردين ۰۰ ، ۰۰:۰۸
- ۵۲ نمایش